اخبار فناوری و موبایل
نیوزتل: نتایج مطالعات جدید می گوید که انسان مدرن امروزی از اجداد میمون فرگشت نیافته است و آخرین نیایی که ما با میمون ها مشترک داشتیم، خاصیت های خاص خودرا داشته و با ما و میمون های امروزی متفاوت بوده است.
به گزارش نیوزتل به نقل از ایسنا و به نقل از آی ای، حقیقت این است که نمی دانیم ما “هومو ساپینزها” یا همان انسان های خردمند امروزی دقیقا از کجا آمده ایم. “چارلز داروین” در مطالعات خود در سال ۱۸۷۱ در کتاب “هبوط انسان” یا “تبار انسان و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت” حدس زد که انسان از آفریقا منشأ گرفته است و ما از اجدادی متولد شده و فرگشت یافته ایم که با گونه های زنده فعلی موجود متفاوت بوده اند.
“تبار انسان و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت” نام کتابی در نظریه تکاملی اثر طبیعی دان انگلیسی “چارلز داروین” است که نخستین بار در سال ۱۸۷۱ میلادی منتشر گردید. این دومین کتاب تکاملی او بعد از خاستگاه گونه ها در سال ۱۸۵۹ بود.
اکنون یک مطالعه جدید انتشار یافته در مجله Science در تاریخ ۷ مه ۲۰۲۱ که توسط یک گروه بین المللی از دانشمندان دیرینه انسان شناس یا دیرین مردم شناس از دانشگاه بارسلونا اسپانیا، موسسه فناوری نیویورک، موزه تاریخ طبیعی آمریکا و برخی دیگر از دانشگاه ها و موسسات فناوری و تحقیقاتی با طیف گسترده ای از تخصص ها از نظریه “داروین” حمایت کرده است و نتیجه گرفته است که به احتمال زیاد آخرین نیایی که ما با میمون ها به اشتراک داشته ایم، دارای صفات متمایز خاص خود بوده است که متفاوت از انسان های مدرن و همین طور میمون های مدرن است.
اما این جد باستانی چه کسی بوده است؟ شامپانزه ها که ۹۸ درصد دی ان ای ما با آنها مشترک است، در تیره “پن”(Pan) قرار دارند، در صورتیکه انسان ها در تیره “هومو”(Homo) هستند. انسان ها بین ۶.۵ تا ۹.۳ میلیون سال قبل از شامپانزه ها اختلاف پیدا کرده و از هم انشعاب یافته اند.
از نظر تاریخی، دو روش عمده در تجزیه و تحلیل نسب انسان استفاده شده است:
۱. بالا به پایین؛ که از میمون های زنده خصوصاً شامپانزه ها برای بازیابی منشأ ما انسان ها استفاده می شود.
۲. پایین به بالا؛ که از نمونه های فسیلی انسان و میمون ها استفاده می نماید.
در مرور مطالعات پیرامون این رویکردها، نویسندگان این مطالعه استدلال می کنند که در این رویکردها محدودیت هایی وجود دارد. دلیل این امر این است که مطالعات از بالا به پایین اغلب فرض می کنند که گونه های میمون مدرن دارای زیستگاه و خاصیت های گروه های قبلی هستند، در صورتیکه مطالعات از پایین به بالا به تک تک میمون های فسیلی نقش فرگشتی مهم تری نسبت به آنچه ممکنست داشته باشند، می دهند.
دانشمندان در کوشش برای سازگاری این رویکردها و شناسایی جد باستانی ما بررسی کردند که محیط آخرین جد مشترک پان-هوموی ما باید چگونه بوده باشد.
دوران “میوسن” از حدود ۵.۳ تا ۲۳ میلیون سال پیش وجود داشته است و برخی از تیره میمون های فسیلی مربوط به آن دوران پیدا شده است. با این وجود آنها تلفیقی از خاصیت های مشترک در طرح بدن “ارتو گرید”(قائم راه رفتن) و “پونو گرید”(چهار دست و پا راه رفتن) را نشان می دهند که سبب شده برخی دانشمندان میمون های دوران میوسن را از تبار انسان کنار بگذارند و هیچ اجماع علمی روی نقش تکاملی این میمون های فسیلی وجود ندارد.
برخی دانشمندان از نظریه پراکنده شدن تعدادی از میمون های میوسن در آفریقا و اوراسیا تقریباً ۱۴ تا ۱۶ میلیون سال پیش پیش از واگرایی “هومینین ها” یا “انسان تباران” از میمون ها حمایت می کنند. تعدادی از این میمون ها موجب به وجود آمدن تیره اورانگوتان ها و میمون های “دریوپیت”(Dryopith) اروپایی شدند، در صورتیکه برخی دیگر به آفریقا بازگشتند و در آنجا به میمون ها و هومینین های آفریقایی مدرن تبدیل شدند.
برخی دیگر از دانشمندان نیز دریوپیت ها را بعنوان اجداد عمومی انسانیان یا نخستینیان، یا یک بن بست فرگشتی تفسیر می کنند.
در اواخر دوره میوسن در آفریقا، افزایش تکه تکه شدن زیستگاه ها ممکنست منجر به فرگشت(تکامل) در بند انگشتان میمون آفریقایی و دو پا شدن انسان یا راه رفتن روی دو پا از یک جد مشترک “ارتوگرید” که در بین درختان زندگی می کرده، شده باشد. راه رفتن روی دو پا ممکنست به اجداد انسانی ما این امکان را داده باشد تا رژیم غذایی و جابجایی خودرا متناسب با آن تطبیق دهند.
این مطالعه به این نتیجه رسید که کوشش های پژوهشی در آینده باید به جستجوی فسیل های میمون میوسن در مناطقی بپردازد که هنوز یافت نشده اند. دانشمندان همین طور نتیجه گرفتند که مدل سازی داده محور باید بر کوشش برای متناسب کردن سناریوهای فرگشتی در هر یافته فسیلی اولویت داشته باشد.
فسیل های انسان تباران در آفریقای شرقی و مرکزی و احتمالاً در اروپا نیز یافت شده است. فسیل هایی از بیش از ۵۰ گونه میمون باستانی در آفریقا و اوراسیا یافت شده است، با این وجود همانطور که دکتر “سرجیو آلمسیجا”، محقق بخش انسان شناسی در موزه تاریخ طبیعی آمریکا می گوید، هیچ اجماع علمی درباره نقش تکاملی این میمون های فسیلی وجود ندارد.
“کلسی پوگ”، یکی از نویسندگان این مطالعه اضافه کرد که خاصیت ها و ترکیبات منحصر به فرد و گاه غیر منتظره مشاهده شده در بین میمون های فسیلی که غالبا با میمون های زنده متفاوت هستند، برای رمزگشایی از این که انسان تباران چه خاصیت هایی را از اجداد میمون ما به ارث برده اند، لازم است.
انسان با نام علمی “Homo sapiens” یا انسان خردمند یک پستاندار از نوع دوپا و از خانواده انسانیان یا نخستینیان است. انسان تباران با نام علمی “Hominini” تباری از زیرخانواده انسانیان هستند. این تبار شامل تمام گونه های موجود یا منقرض شده ای است که به انسان امروزی نسبت به شامپانزه های امروزی نزدیک تر هستند. به اعضای این تبار نام متعارف تر دودمان انسان هم اطلاق می شود.
انسانیان، نخستینیان یا هومینید با نام علمی “Hominidae” همین طور به نام کَپی های بزرگ (great apes) یاد شده اند و یک خانواده آرایه شناختی شامل چهار سرده موجود شامپانزه ها، گوریل ها، انسان ها و اورانگوتان ها هستند.
حالا به نظر می آید که این مطالعه جدید، ما را در مورد این که از کجا آمده ایم، باردیگر به مرحله اول برمی گرداند.
منبع: newstel.ir