اخبار فناوری و موبایل
نیوزتل: اواسط دهه ی ۱۷۰۰ میلادی تا اواسط دهه ی ۱۸۰۰ میلادی یکی از بهترین دوره های زمانی برای پپیشرفت تکنولوژی و تغییرات اجتماعی بوده است.
به گزارش نیوزتل به نقل از ایسنا، انقلاب صنعتی دوره ای از تغییرات سریع فناوری و اجتماعی بود که جهانی که امروز در آن زندگی می نماییم را شکل داد. این دوره پر از اختراعات فوق العاده و ابزارهایی بود که امروزه می بینیم.
اختراعات زیر در ارتباط با اواسط دهه ی ۱۷۰۰ تا سال ۱۸۴۰ است که تصور می شود انقلاب صنعی در آن رخ داد.
پیشرفت در صنعت نساجی با فلایینگ شاتل(Flying shuttle)
یکی از اساسی ترین اختراعات آن دوره که بعد از ۱۷۶۰ در سرتاسر شهر لانکاشایر(Lancashire) مورد استفاده قرار گرفت در زمینه ی نساجی رخ داد. این اختراع در سال ۱۷۳۳ توسط جان کی (John Kay) ثبت اختراع شد. طرز کار این دستگاه توانست بازدهی کار بافنده را دو برابر و نیروی کار مورد نیاز را نصف کند.
پیش از این اختراع برای دوخت یک لباس از جنس ماهوت باید دو بافنده دو طرف دستگاه بافندگی قرار می گرفتند اما با این اختراع یک بافنده می توانست کار دو نفر را انجام دهد و به تنهایی بافندگی را انجام دهد. این اختراع طی سالهای بعد بهبود یافت که مهم ترین آن در سال ۱۷۴۷ رخ داد. تأثیر آن به شدت چشم گیر بود و سبب شد تولید منسوجات فراتر از ظرفیت سایر صنایع شود.
چرخ نخ ریسی “اسپینینگ جنی”(Spinning Jenny)
این چرخ که توسط جیمز هارگریوز(James Hargreaves) ساخته شد در سال ۱۷۶۴ ثبت اختراع شد و یکی دیگر از اختراعات فوق العاده ی انقلاب صنعتی بود. این دستگاه در زمان خود فوق العاده بود و می توانست برای همیشه جهان را تغییر دهد. به کمک آن ریسندگان می توانستند در زمانی برابر نخ بیشتری بریسند. این چرخ نخ ریسی به همراه دستگاه نساجی به صنعتی تر شدن صنعت منسوجات در انگلستان کمک کردند و موجب کاهش چشم گیر میزان کار لازم برای تولید یک لباس شد و به بافنده اجازه داد تا همزمان از هشت قرقره یا بیشتر استفاده نماید و با پیشرفت های بعدی در گذر زمان، این عدد به ۱۲۰ قرقره رسید. هارگریوز بعنوان عامل اصلی توسعه سیستم های مدرن کارخانه ها شناخته می شود. در هنگام مرگش در سال ۱۷۷۸، ۲۰ هزار چرخ نخ ریسی “اسپینینگ جنی” در سرتاسر انگلستان وجود داشت.
موتور بخار وات، موتور بخاری که جهان را تغییر داد
هنگامی که جیمز وات(James Watt) نخستین موتور بخار خویش را در سال ۱۷۷۵ اختراع کرد دنیا را تغییر داد. اختراع او مدلهای قدیمی ناکارآمد مثل موتور نیوکامن(Newcomen) را از دور خارج کرد. نوآوری جیمز که افزودن یک کندانسور(تقطیرکننده) مجزا بود توانست به صورت قابل توجهی کارایی موتور بخار را افزایش دهد و هدر رفت حرارت نهفته را بهبود بخشد. موتور جدید او بسیار محبوب شد و در معادن و کارخانه های سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت و تبدیل به یکی از بهترین اختراعات انقلاب صنعتی شد. این موتور بخار موجب پیشرفت در حدودا بیشتر صنایع همچون صنعت نساجی شد و به توسعه ی لوکوموتیوها کمک کرد و جهشی بزرگ در سازوکار پیشرانش کشتی ها ایجاد کرد.
ماشین پنبه پاک کن
این دستگاه توسط الی ویتنی(Eli Whitney) در سال ۱۷۹۴ اختراع شد. الیاف پنبه قبل از آن که در صنعت نساجی مورد استفاده قرار گیرند باید به صورت دستی پاک می شدند تا الیاف پنبه از دانه های آن جدا شود. این کار پر زحمت و وقت گیر بود. ماشین پنبه پاک کن سود پنبه را برای کشاورزان بیشتر کرد. این دستگاه به کشاورزان کمک می کرد تا پنبه را بعنوان محصول اصلی کشت کنند. حالا که دانه ها و الیاف به صورت کامل از هم جدا می شد کشاورزان می توانستند راحتتر از آن برای تولید محصولاتی مثل پارچه کتان استفاده کنند و همینطور می توانستند به صورت همزمان دانه های پنبه را جدا کرده و برای کشت بعدی و یا روغن گیری مورد استفاده قرار دهند.
دستگاه تلگراف
دستگاه تلگراف که در اواخر دوره ی انقلاب صنعتی وارد عرصه شد یکی دیگر از بهترین اختراعات آن دوره است. این دستگاه که در دهه ی ۱۸۰۰ میلادی ساخته شد، ارتباطات را برای همیشه تغییر داد. به لطف این فناوری ارتباطات در سرتاسر کشور و حتی در بین قاره ها امکان پذیر شد طوری که مردم می توانستند با یکدیگر ارتباط داشته باشند و از اتفاقات جغرافیایی سیاسی راحتتر باخبر شوند. نخستین تلگراف های الکتریکی جایگزین تلگراف های نوری و تبدیل به نخستین سیستم مخابراتی الکتریکی جهان شدند. در طول چند دهه این تلگراف تبدیل به راه ارتباطی برای مشاغل و شهروندان شد.
سیمان پرتلند و اختراع بتن
جوزف آسپدین(Joseph Aspdin) یک آجرگذار ساختمان بود که در سال ۱۸۲۴ یک فرایند شیمیایی برای ساخت “سیمان پرتلند” طراحی و اختراع را ثبت نمود. این اختراع یکی از مهم ترین اختراعات صنعت ساخت و ساز بود. فرایند او شامل تف جوشی تلفیقی از خاک و سنگ آهک تا ۱۴۰۰ درجه ی سانتیگراد بود. این ماده سپس باید به صورت پودر درمی آمد تا بعدا با شن و ماسه مخلوط شده و بتن تولید شود. چندین سال بعد، برونل(Brunel) از سیمان پرتلند بهره برد تا تونل تامس(Thames Tunnel) را بسازد. از این ماده به میزان زیادی برای ساخت سیستم فاضلاب لندن و سایر سازه های سراسر جهان استفاده شد.
ساخت جاده های مدرن توسط جان مک ادم(John McAdam)
قبل از انقلاب صنعتی کیفیت جاده های انگلستان خوب نبود و فرانسه به داشتن بهترین جاده ها شناخته شده بود. در دهه ی ۱۷۰۰ میلادی سازمانی برای جمع آوری مالیات جهت بهبود کیفیت جاده ها تاسیس شد. تا سال ۱۷۵۰ حدودا همه ی جاده های اصلی انگلستان و ویلز تحت نظر این سازمان بود. جان مک ادم متد جدیدی برای ساخت جاده ایجاد کرد که انقلابی در صنعت راه سازی بود. جاده های “ماکادامی” او بزرگ ترین دستاورد در صنعت راه سازی بعد از دستاوردهای رومیان در هزاران سال پیش بود.
فرآیند بسمر که صنایع فولاد را تغییر داد
فرایند بسمر نخستین فرایند ارزانقیمت برای تولید انبوه فولاد از آهن بود. در این فرایند آلاینده های آهن از راه اکسیداسیون با دمیدن اکسیژن در فلز گداخته جدا می شود. اکسیداسیون همینطور به افزایش دمای توده ی آهن کمک می نماید تا مدت طولانی تری گداخته بماند. اسم این فرایند از روی مخترع آن هنری بسمر(Henry Bessemer) انتخاب شده است او این روش را در سال ۱۸۵۶ ثبت اختراع کرد. توانایی تولید انبوه فولاد و آهن با کیفیت بالا تحولی در استفاده ی آن در صنایع دیگر انقلاب صنعتی ایجاد کرد. به ناگهان تبدیل به موادی ضروری شدند که در همه چیز از اسباب و اثاثیه خانه گرفته تا ابزار، دستگاها، کشتی ها، ساختمان ها و زیرساخت ها مورد استفاده قرار گرفتند.
اولین باتری مدرن که توسط ولتا ساخته شد
باآنکه شواهدی از ساخت باتری در زمان امپراطوری اشکانیان ۲۰۰۰ سال قبل وجود دارد اما نخستین باتری مدرن الکتریکی در سال ۱۸۰۰ اختراع شد. این نخستین باتری جهان، پیل ولتایی الساندرو ولتا بود.
تولید انبوه نخستین باتری در سال ۱۸۰۲ توسط ویلیام کروئیکسانک(William Cruickshank) شروع شد. نخستین باتری قابل شارژ در سال ۱۸۵۹ توسط فیزیکدان فرانسوی گاستون پلانته(Gaston Plante) اختراع شد. پیشرفت های بعدی منجر به تولید باتری نیکل-کادموم در سال ۱۸۹۹ توسط والدمار یونگنر(Waldemar Jungner) شد. اختراع اولیه ولتا، هیجان افراد در حوزه های علمی را برانگیخت و موجب پیشرفت در حوزه ی الکتروشیمی شد.
انقلاب لوکوموتیو
اختراع موتوربخار موجب انقلابی در صنعت حمل و نقل در سرتاسر جهان شد. لوکوموتیوها امکان انتقال میزان زیادی بار و تعداد زیادی از افراد در مسافت های طولانی را فراهم کردند. قبل از آن این صنعت به نیروی انسانی و حیوانی برای حرکت واگن ها وابسته بود. این مورد در سرتاسر اروپا رواج داشت و معمولا به معدن و کشاورزی مربوط می شد. پس از کارهای پیشگامان این حوزه، ریچارد ترویثیک(Richard Trevithick) در سال ۱۸۰۴ و جرج استفنسون(George Stephenson) و شبکه ی قطارهایش در سرتاسر انگلستان و سرانجام جهان گسترش یافتند. نخستین راه آهن عمومی در سال ۱۸۲۵ بین دو شهر استاکتون(Stockton) و دارلینگتون(Darlington) باز شد. این نخستین مورد از خیلی از راه آهن ها و لوکوموتیوهایی بود که انقلابی در حمل و نقل به وجود آوردند.
تاسیس نخستین کارخانه توسط جان لومب(John Lombe)
یکی از نخستین کارخانه ها توسط جان لومب در سال ۱۷۲۱ در شهر دربی(Derby) راه اندازی شد. کارخانه ی لومب با استفاده از قدرت آب به تولید انبوه ابریشم می پرداخت. ایده کارخانه زمانی به ذهن لومب رسید که در ایتالیا دستگاههای تولید ابریشم را دید.
بعد از بازگشت به انگلستان او معماری به نام جورج سوروکلد(George Sorocold) را برای طراحی و ساخت کارخانه ی جدیدش استخدام کرد. هنگامی که ساخت کارخانه به اتمام رسید در زمان اوج کار حدود ۳۰۰ نفر در آن مشغول به کار بودند. این نخستین کارخانه ی تولید ابریشم در انگلستان و نخستین کارخانه ی کاملا مکانیزه جهان بود. لومب که برای مدت ۱۴ سال حق اختراع دستگاه تولید ابریشم را داشت در سال ۱۷۲۲ به صورت مشکوکی دار فانی را وداع گفت. مرگ او به شاه ساردینیا که مخالف تجاری کردن ابریشم در انگلستان بود نسبت داده شد.
دستگاه بافت پارچه
اختراع دستگاه بافت پارچه ی مکانیزه به صورت موثری بازده کار یک کارگر را افزایش داد. این دستگاه در سال ۱۷۸۴ توسط ادموند کارترایت(Edmund Cartwright) ارائه شد و او نخستین دستگاه را در سال ۱۷۸۵ ساخت. در طول ۴۷ سال بعدی این دستگاه بهبود یافت تا در نهایت به صورت کامل خودکار شد. تا سال ۱۸۵۰ حدود ۲۶۰ هزار دستگاه بافت پارچه در کارخانه های سراسر انگلیس وجود داشت.
دستگاه ریسندگی
ریچارد آرکرایت(Richard Arkwright) یک آرایشگر و سازنده ی گلاه گیس بود که دستگاهی ابداع کرد که الیاف پنبه را به سرعت و به راحتی به نخ تبدیل می کرد. در سال ۱۷۶۰ او و جان کی (John Kay) دستگاهی ساختند که چهار رشته نخ را همزمان تولید می کرد. وی در سال ۱۷۶۹ اختراعش را ثبت نمود و بهبود طراحی او به تولید دستگاه هایی با ۱۰۰ نخ انجامید.
تولید آهن فرفوژه از آهن خام
در سال ۱۷۸۴ هنری کورت(Henry Cort) موفق به ساخت روشی شد که با آن آهن خام را به فرفوژه تبدیل کند. او این کار را با گرم کردن و بلافاصله هم زدن آن در حضور مواد اکسید کننده انجام داد. در آن زمان این نخستین روشی بود که با آن می شد آهن فرفوژه در مقیاسی بزرگ ساخته شود. هنری با جمع آوری مقدار زیادی سرمایه در طول ۱۰ سال خدمتش در نیروی دریایی سلطنتی توانست در سال ۱۷۷۵ در نزدیکی شهر پورتماث(Portsmouth) یک کارخانه ی آهن سازی خریداری کند. در سال ۱۷۸۳ او حق اختراع غلتک های شیاردار را گرفت و از آن برای تولید میلگرد با سرعتی بیشتر استفاده نماید. روش او صنعت آهن را متحول کرد و در طول ۲۰ سال بعدی تولید آهن انگلیس ۴ برابر شد.
چراغ های گازی که شهرهای مدرن را روشن کردند
چراغ های تجاری گازی نخستین بار توسط ویلیام مرداک(William Murdoch) در سال ۱۷۹۲ ساخته و معرفی گشتند. این چراغ های اولیه از گاز زغال سنگ استفاده می کردند. بیشتر از یک دهه بعد مخترع آلمانی فردریش وینزر(Freidrich Winzer) تبدیل به نخستین کسی شد که استفاده از گاز زغال سنگ برای روشنایی را در سال ۱۸۰۴ ثبت نمود. یک لامپ حرارتی نیز در سال ۱۷۹۹ ساخته شد. بعد از این اختراع چراغ گازی تبدیل به راهی برای روشن کردن خیابان های اروپا و آمریکا شد. این چراغ ها سرانجام با چراغ های کم فشار سدیمی و یا پرفشار جیوه ای در سال ۱۹۳۰ جایگزین شدند.
۲۰۰۰ سلول تا ساخت لامپ قوسی
سر همفری دیوی(Sir Humphrey Davy) توانست در سال ۱۸۰۷ نخستین لامپ قوسی جهان را بسازد. او از دستگاهی با یک باتری دو هزار سلولی برای ایجاد یک لامپ ۱۰۰ میلی متری بین دو زغال استفاده نمود. باآنکه اختراع او قابل توجه بود اما تا دهه ی ۱۸۷۰ زمانی که ژنراتورها ساخته شدند کاربردی نبودند. لامپ های قوسی امروزه نیز در مواردی چون نورافکن ها و پروژکتورهای بزرگ فیلم استفاده می شوند.
اختراع قوطی های حلبی
قوطی های حلبی توسط تاجر انگلیسی پیتر دوراند(Peter Durand) در سال ۱۸۱۰ ثبت اختراع شدند و تأثیر فوق العاده ای بر روی ذخیره ی مواد غذایی و جابه جایی آنها تابحال داشته اند. جان هال(John Hall) و برایان دورکین(Bryan Dorkin) نخستین کارخانه ی تولید قوطی را در انگلستان در سال ۱۸۴۶ باز کردند. هنری ایوانز (Henry Evans) دستگاهی اختراع کرد که می توانست ۶۰ قوطی در ساعت تولید نماید. این رقم نسبت به تعداد قبلی که شش عدد در ساعت بود رقم قابل ملاحظه ای بود. قوطی های اولیه دیواره های ضخیمی داشتند و باید با چکش باز می شدند. در طول زمان این دیواره ها نازک تر شدند تا دربازکن در سال ۱۸۵۸ اختراع شد.
طیف سنج، چگونه اشیاء درخشان را مطالعه کردیم
در سال ۱۸۱۴ یک مخترع آلمانی به نام جوزف وان فرانهوفر(Joseph von Fraunhofer) طیف سنج را اختراع کرد تا بتوان اشیاء درخشان را از نظر شیمیایی مطالعه کرد. او نمی دانست اختراعش چه تاثیری بر روی جهان علم خواهد گذاشت. اینکه ما امروزه می دانیم خورشید از چه چیزی تشکیل شده است را مدیون فرانهوفر هستیم. او برای اختراعش لقب شوالیه را در سال ۱۸۲۴ دریافت کرد. دو سال قبل از آن که جان خویش را مانند دیگر شیشه سازان در اثر مسمومیت با فلزات سنگین از دست بدهد.
دوربین تاریک خانه ای: نخستین تصاویر
جوزف نیسفور نایپس(Joseph Nicéphore Niépce) از سال ۱۸۱۴ جستجوی خویش را شروع کرد که سبب شد او تبدیل به نخستین عکاس جهان شود. او نخستین تصاویر را با دوربین جدیدش که بر روی پنجره ی خانه اش نصب بود گرفت. این کار هشت ساعت به طول انجامید. جوزف نخستین دوربینش را در سال ۱۸۱۶ ساخت که به اون این امکان را داد تا تصویری بر روی یک کاغذ سفید ایجاد نماید اما این تصویر ماندگار نبود. او برای مدت ۱۰ سال کار بر روی دوربین های مختلف و ترکیبات شیمیایی مختلف را ادامه داد. در سال ۱۸۲۷ او موفق به تولید نخستین تصویر پایدار به وسیله ی یک صفحه با روکش قیر شد. این صفحه بعد از آن در یک حلال شسته شد و روی یک جعبه ید قرار گرفت تا صفحه ای با روشنایی و تاریکی ایجاد شود.
اولین آهنربای الکتریکی
آهنربای الکتریکی نقطه ی اوج مجموعه کارهای هانس کریستین اورستد(Hans Christian Oersted)، آندره ماری امپر(Andre-Marie Ampere) و دومینیک فرانسوا ژان آرگو(Dominique Francois Jean Arago) بود که ویلیام استراگون(William Sturgeon) از این یافته های این دانشمندان بزرگ بهره برد و برپایه آن نخستین آهنربای الکتریکی را ساخت.
او متوجه شد با قرار دادن مقداری آهن در مرکز سیم پیچ موجب افزایش میدان مغناطیسی می شود. وی همینطور متوجه شد با شکل دادن سیم ها و نزدیک کردن دو قطب، میدان مغناطیسی متمرکز می شود. طراحی وی در سال ۱۸۳۲ توسط جوزف هنری(Joseph Henry) بهبود یافت و آهنربایی فوق قوی ساخته شد که می توانست ۱۶۳۰ کیلوگرم بار را بلند کند.
بارانی مکینتوش(Mackintosh)
یکی از کارامدترین اختراعات انقلاب صنعتی در سال ۱۸۲۳ توسط چارلز مکینتوش(Charles Mackintosh) انجام شد. قبل از اختراع او لباس های ضدآب به وسیله ی یک پوشش لاستیکی ساخته می شدند. اما لاستیک در هوای گرم چسبناک می شد و در طول ماه های زمستان بسیار خشک می شد. چارلز که یک شیمی دان اسکاتلندی بود این مشکل را حل کرد و روشی جدید جهت استفاده از لاستیک در لباس اختراع کرد. در ابتدا او تولید لباس های ضدآبش را در کارخانه ی نساجی خانوادگی اش شروع کرد تا سال ۱۸۴۳ بارانی مکینتاش به تولید انبوه رسید و یک شرکت تولید لباس دیگر ادغام شد. روش تولید لباس ضدآب او امروزه به اسم ولکانیزاسیون شناخته می شود. این فرایند موجب می شود لاستیک شکل خودش را حفظ کند و در هنگام گرما چسبناک نشود. همینطور در طرح مکینتاش پلاستیک بین دو لایه پارچه قرار می گیرد و یک لایه را پوشش نمی دهد.
کبریت های مدرن
در سال ۱۸۲۶، جان واکر(John Walker) نخستین کبریت های مدرن را ساخت. تلاشهای اولیه برای ساخت کبریت هایی که با اصطکاک روشن شوند توسط فرانسوا دروسن(Francois Derosne) در سال۱۸۱۶ انجام شده بود. سر این کبریت ها دارای گوگرد بود و درون لوله ای پوشیده شده از فسفر کشیده می شدند. این روش خطرناک بود. واکر که یک شیمی دان بود به ساخت روشی آسان علاقه مند بود. ترکیبات شیمیایی که ناگهانی آتش ایجاد کنند وجود داشتند اما نمی توانستند شعله را به ماده ای که به آرامی آتش می گیرد مثل چوب منتقل کنند. هنگامی که به صورت تصادفی یک کبریت آماده توسط اصطکاک آتش گرفت واکر فهمید که چاره را یافته است. او به سرعت چوب و مقوا را با گوگرد پوشاند و سپس به آن تلفیقی از سولفید، کلرات پتاس و صمغ اضافه کرد بعدها کافور نیز برای کاهش بوی گوگرد به آن افزوده شد.
ماشین تحریر
همه اتفاق نظر دارند که ویلیام آستین برت(William Austin Burt) نخستین ماشین تحریر را در سال ۱۸۲۹ اختراع کرد و آنرا “تایپوگرافر” نامید. ماشین های مشابه با هدف یکسان قبل از آن وجود داشتند مانند اختراع هنری میل(Henry Mill) در سال ۱۷۱۴ اما هیچ وقت روی آنها سرمایه گذاری نشد. باآنکه برخلاف جدید و قابل توجه بودنش این ماشین حتی زمانی که سازنده اش از آن استفاده می کرد نسبت به نوشتن سنتی کندتر بود. برای اینکه باید به جای کلید از یک صفحه ی مندرج استفاده می شد و همین موضوع موجب شکست آن شد. ماشین تحریر مدرن سرانجام در سال ۱۸۶۷ توسط کریستوفر شولز(Christopher Sholes) اختراع شد.
دینامیت اختراعی دیگر در انقلاب صنعتی
این ترکیب منفجر شونده از نتروگلیسیرین توسط آلفرد نوبل(Alfred Nobel) شیمی دان و مهندس سوئدی اختراع شد و نخستین ماده ی منفجره ی ایمن در جهان بود. نوبل در ساخت این اختراع از پدرش ایمانوئل نوبل که یک صنعتگر، مهندس و مخترع بود الهام گرفت. پدر او سال ها کوشیده بود تا ماده ای ایمن تر و کارامدتر به جای باروت پیدا کند اما موفق نشده بود. این ماده ی منفجره به سرعت جایگزین باروت شد و در سطح جهان مورد استفاده قرار گرفت. امروزه نیز برای مصارف معدن، ساخت و ساز و تخریب استفاده می شود.
چرخ خیاطی
در سال ۱۷۵۵ یک مهندس آلمانی به نام چارلز فردریک ویسنتال(Charles Fredrick Wiesenthal ) یک دستگاه مکانیکی اولیه برای خیاطی ساخت. این دستگاه شامل یک سوزن دو سر بود که در انتهای آن یک حفره وجود داشت کمی بعد در دهه ۱۷۹۰ یک مخترع انگلیسی به نام توماس سنت(Thomas Saint) نخستین چرخ خیاطی را ساخت اما با موفقیت زیادی روبه رو نشد. کمی بعد در دهه ی ۱۸۲۰ نخستین چرخ خیاطی کاربردی ساخته شد و مورد استفاده ی گسترده ای قرار گرفت. سالها بعد آیزاک مریت سینگر(Isaac Merritt Singer) نخستین ماشین دوخت خویش را تولید کرد. شرکتی که امروزه محصولات آن بعنوان استانداردترین چرخ خیاطی ها شناخته می شوند.
توسعه ی لامپ
لامپ نیز مانند سایر اختراع ها نتیجه ی مجموعه ای از اختراعات در طول تاریخ است. یکی از پیشرفت های بزرگ در این حوزه توسط سر همفری دیوی در اوایل دهه۱۸۰۰ میلادی انجام گرفت. او نخستین لامپ قوسی را ساخت.
طی ۷۰ سال بعدی، با موفقیت بزرگ که وارن د لا رو(Warren de la Rue) در دهه ۱۸۴۰ به دست آورد، این فناوری بیشتر بهبود یافت. وی توانست یک سیم پیچ از رشته پلاتین را درون یک لوله خلا قرار دهد. پلاتین کار می کرد اما گران بود.
در دهه ۱۸۵۰، جوزف ویلسون سوان(Joseph Wilson Swan) آغاز به آزمایش انواع مختلف رشته ها کرد تا جایگزینی ارزان تر پیدا کند. وی سرانجام در اواخر دهه ۱۸۷۰ طراحی خویش را کامل کرد. در همان زمان، توماس ادیسون نیز بر روی طراحی خود کار می کرد که در نهایت منجر به تاسیس شرکت چراغ الکتریکی ادیسون شد. طراحی این دو نفر به حدی شبیه بود که کار به دادگاه کشید و سوان برنده ی آن شد و تبدیل به شریک ادیسون گشت.
خط تولید صنعتی
و در نهایت، یکی دیگر از اختراعات انقلاب صنعتی که همچنان در جهان تغییر ایجاد می کند، خط مونتاژ مدرن بود. این فرایند تولید، فرایند مونتاژ را به بخش هایی تقسیم می کند که محصول نهایی به صورت متوالی در امتداد خط تکمیل می شود. این اختراع همینطور کمک کرد تا سرعت روند تولید به طرز قابل توجهی با استفاده از نیروی انسانی کمتر از آنچه معمولا مورد نیاز است، افزایش یابد. انواع اولیه آن در چین ظاهر شد. امروزه خطوط مونتاژ بخش اصلی هر کارخانه ای است و برای مونتاژ هر چیزی از اتومبیل گرفته تا کالاهای مصرفی خانگی مورد استفاده قرار می گیرد. مدت هاست که نیروی کار انسانی نیز به صورت تدریجی با ماشین ها و ربات های خودکار جایگزین شده اند.
این اختراعات یا امروزه همچنان مورد استفاده قرار می گیرند و یا راه را برای پیشرفت های قابل توجه در صنایع باز کرده اند.